زندگی خوب و موفق، آن زندگی است که در آن، تمام رنجها و مشکلات و اختلاف سلیقهها را بتوان به خوبی مدیریت کرد. زندگی خوب مدیریت صحیح رنجها و اختلافات است.
دانشآموزی با استعداد بالا و برخوردی مؤدبانه بود، ولی انگار از چیزی به شدت رنج میبرد! بعد از چندین جلسه صحبت کردنهای طولانی، بالاخره گره از زبانش باز شد و به مطلبی اشاره کرد که روح هر انسانی بعد از شنیدن آن حرفها آزرده میشود. او میگفت: چند سال پیش، در راهروی دادگاه، منتظر بودم تا تکلیفم را مشخص کنند. پدرم مرا با خودش خواهد برد، یا مادرم؟! مادرم از انتهای سالن آمد، ولی تنها بود! بله، پدرم حتی برای خداحافظی با من هم به سمتم نیامد. او رفت و مرا به مادرم سپرد. زندگی بدون پدر سخت است. نه پشتوانهای، نه درآمدی و نه کسی که وقتی با بچهها دعوایم شود، آنها را از پدرم بترسانم و بگویم الان میروم و به پدرم میگویم.
زندگی بدون سرپرست، بدون پدر، برایم خیلی دشوار بود تا اینکه مادرم دوباره ازدواج کرد. همه دوستانم میگفتند ناپدری خوب نیست. خشن و بد اخلاق است، ولی مادرم میگفت نه، او جای خالی پدر را برایت پر خواهد کرد. اما بعد از گذشت مدت کوتاهی، به صداقت حرفهای کودکانه دوستانم پی بردم. او مرا همچون بیگانهای میدید!
بعد از اینکه خدا به آنها دختری داد، یقین کردم که در آن خانه و خانواده جدید، مزاحمی بیش نیستم. ناپدری میتوانست پدری مهربان باشد اما او فقط به دخترش محبت میکند، فقط او را میبوسد، فقط او را در آغوش میگیرد، فقط با او به بازار میرود، فقط او را فرزندم صدا میزند.
با چشمانی اشکبار و قلبی شکسته، نگاهی به من، که معلمش بودم انداخت و گفت:«حاج آقا؟ یعنی الان من هم یتیم هستم؟! حاج آقا؟ میشه درباره یتیم برام صحبت کنید؟» به یاد سفارشات امیرالمؤمنین(ع) افتادم که میفرمایند: «الله الله فی الایتام». یتیم، به کودکانی گفته میشود که پدرشان را در دوران کودکی از دست داده باشند. (فوت کرده باشد)، ولی فرزندان طلاق که از داشتن پدر یا مادر یا هر دوی آنها محرومند، مورد بیمهری و بیتوجهی و گاهی مورد ظلم قرار میگیرند.